به نقل از «خبرگزاری آریا»

بهترين فيلم هاي جورج رومرو، پدر زامبي ها

تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۸۳۸۳۷۲

خبرگزاري آريا - هفته نامه همشهري جوان - علي مسعودي نيا: اگر در دنيا يک فيلمساز ثابت کرده باشد براي ساخت يک فيلم به يادماندني، پرمحتوا و سرگرم کننده نيازي به ميليون ها دلار پول و حجم زيادي از جلوه هاي ويژه و ستارگان تراز اول سينما نيست، او جورج رومروي بزرگ است و بس. اين فيلمساز متولد سال 1940 ميلادي، در دانشگاه «کارنگي ملون» درس خواند و بعد از کارگرداني چند آگهي بازرگاني، با چند تن از دوستانش کمپاني توليد فيلم خودش را به راه انداخت و در اواخر دهه 60 تصميم گرفت فيلم بلند بسازد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

علاقه او به هيولاهاي کلاسيک تاريخ سينما و رمان هاي «ريچارد متسون» باعث شد که کار روي فيلم ارزان «شب مردگان زنده» را آغاز کند. اين فيلم توانست توفاني در سينماي آمريکا برپا کند و ايده مواجهه با مردگان را به يکي از محبوب ترين تم هاي داستاني هاليوود تبديل کند.

طي چهار دهه بعد از آن نيز جورج رومرو برخي از اصيل ترين، هول انگيزترين و سرگرم کننده ترين فيلم هاي ژانر وحشت را ساخت و به نمايش درآورد اما خالق مردگان زنده نيز نتوانست از پس مرگ برآيد.
در بيانيه اي که مدير برنامه هاي او منتشر کرد، آمده بود که اين کارگردان پس از نبردي کوتاه اما سنگين با سرطان ريه، در حالي که همسر و دختر او در کنارش بودند، در خواب از دنيا رفت. در اين بيانيه گفته شده که آقاي رومرو در حال گوش دادن به موسيقي فيلم «مرد آرام» ساخته «جان فورد» که از فيلم هاي محبوبش بوده، از دنيا رفته است. او را بحق پدر فيلم هايي مي دانند که با محوريت زامبي ها ساخته مي شود. هر چند او در فيلم نخستش از کلمه زامبي استفاده نکرد اما «شب مردگان زنده» اولين فيلمي است که آدمخواري و خوردن گوشت اجساد انسان ها را به تصوير کشيده است.
1. شب مردگان زنده؛ Night of the Living Dead
نخستين نمايش اين فيلم در يک درايوينگ سينما در امريکا بود. پوستر فيلم به اندازه کافي ترسناک بود. خصوصا با آن شعاري که رويش نوشته بودند: «آن ها مرده باقي نمي مانند!» معلوم بود که قرار است تماشاگران شاهد خشونتي افراطي و صحنه هاي فجيع و حال به هم زني باشند. با اين که به خاطر حضور قهرمان سياه پوست در فيلم، خيلي ها شروع کردند به نوشتن نقدهاي سياسي و اجتماعي درباره فيلم اما حقيقت اين است که «شب مردگان زنده» فقط يک فيلم تر و تميز و اصيل در سنت سينماي وحشت بود.

هر نسلي براي خودش يک پدر سينماي وحشت پيدا مي کند. اگر هيچکاک با فيلم «رواني» توانست سينماي وحشت را از قرون وسطا بيرون بکشد، رومرو توانست به اين ژانر جلوه اي آخرالزماني ببخشد. حتي هنوز هم فيلمسازان ديگر زامبي هاي خودشان را با خوي و خصلت هاي زامبي هاي رومرو خلق مي کنند. اين ژانر با گذشت زمان نشان داد که مي تواند نقطه آشتي سينماي اکشن و سينماي وحشت هم باشد.
2. مارتين؛ Martin
مارتين شاهکار گمشده جورج رومرو است؛ فيلمي که هميشه زير سايه «شب مردگان زنده» مهجور و ناشناخته باقي ماند. اگر اهل سينماي وحشت هستيد بايد اين فيلم را خودتان کشف کنيد. اين يکي از خوش ساخت ترين آثار کارنامه رومرو به شمار مي رود. همچنين يکي از آزاردهنده ترين فيلم هاي او.

سکانس افتتاحيه فيلم با آن کاراکتر عجيبي که خودش را خون آشام مي پندارد و زني را در قطار تعقيب مي کند و به او دارويي تزريق مي کند بعد خونش را مي مکد، کار تماشاچي را مي سازد. از آن فانتزي هاي مريض اعصاب خردکن که تا نيم ساعت بعد از تماشايش جرئت نداريد از روي صندلي تکان بخوريد و حتي از صداي تق و توق يخچال خانه هم از جا مي پريد. کلي فيلم خون آشامي با الهام از آن ساخته شد.
3. طلوع مردگان؛ Dawn of the Dead
«پدربزرگم در ترينيداد کشيش بود. او عادت داشت به ما بگويد که وقتي ديگر دوزخ جايي نداشته باشد و پر شده باشد، مردگان مجبور مي شوند به زمين بيايند و کنار ما زندگي کنند.» تمام شد و رفت. کافي است فکرش را بکنيد تا بر خود بلرزيد.
اين در حقيقت اساس داستان فيلم «طلوع مردگان» است؛ يکي از ستايش شده ترين آثار رومرو که همه چيزش درست و عالي و بجا طراحي شده.

در روزگاري که ساختن فيلم ترسناک ارزان قيمت به اين معنا بود که يک نفر تبر يا مته يا اره برقي بردارد و سر آدم ها را عين ته خيار ببرد و بيندازد دور، رومرو با چنين ايده درخشاني «طلوع مردگان» را ساخت تا همچنان از سنت «اسلشر» فاصله بگيرد و به سنت «هارر» وفادار بماند. فيلم چنان درخشان بود که در سال 2004 «زک اسنايدر» نيز با الهام از آن نسخه جديدي را روانه سينماها کرد. اما نسخه اصلي هنوز هم چيز ديگري است.
4. نمايش مورمور؛ Creepshow
اين از آن فيلم هاي جريان ساز رومرو نيست اما يک همکاري تاريخي است بين دو دو سلطان وحشت: «استفن کينگ» و جورج اي رومرو. حاصل کار يک فيلم بسيار سرگرم کننده است که باعث مي شود بيننده حسابي کيف کند؛ فيلمي اپيزوديک و مشتمل بر پنج داستان ترسناک.

اولين داستان درباره مردي است که از گور خود برخواسته تا کيک روز در را که دختر قاتلش هيچ گاه به او نداد، به دست آورد. داستان دوم در مورد کشاورزي است که شهاب سنگي را کشف مي کند که همه چيز را به گياه تبديل مي کند. در همين داستان خود آقاي استفن کينگ هم نقش آفريني کرده است و اين براي خودش امتيازي محسوب مي شود. تمام کساني که در سال 1982 به سينما رفتند و «نمايش مورمور» را تماشا کردند، لحظه به لحظه فيلم را به خاطر سپرده اند. بعدها منتقدي نوشت: «از اين فيلم هيچ چيز مهمي دستگيرت نمي شود، مگر معناي يک فيلم خوب!»
5. روز مردگان؛ Day of the Dead
فيلمي که کمپاني پارامونت تهيه کنندگي آن را برعهده داشت و حتي دامنه بحث درباره آن به کاخ سفيد هم کشيده شد. رومرو اول قرار بود داستان ديگري را به دست بگيرد و پلات اوليه اش اين بود که انسان ها قرار است قرنطينه اي براي زامبي ها بسازند. فيلم درجه «x» گرفته بود و به اين ترتيب سرمايه گذاري برايش پيدا نمي شد. اين شد که رومرو يک دانشمند شبيه شخصيت اصلي رمان فرانکنشتاين خلق کرد و اثري ساخت با حال و هوايي متفاوت.

او دوباره ارتش زامبي هاي آدمخوارش را به جان زندگان انداخت و همين باعث شد خيلي ها فکر کنند فيلم نقدي است بر سياست خارجي ايلات متحده. بود؟ نبود؟ نمي دانيم اما مي دانيم که فيلمي بسيار تماشايي است با طنزي سياه.
6. سرزمين مردگان؛ Land of the Dead
دو دهه بعد از ساخته شدن «روز مردگان» رومرو به سراغ فيلمي رفت که تهيه کننده معتبري داشت و چند بازيگر مشهور در آن حضور داشتند. «سرزمين مردگان» از آن آثار نوستالژيکي نشد که يادآور فيلم هاي قبلي رومور باشد، اما براي خودش جريان سازي کرد و بعدها منجر به ساخت فيلمي چون «سياره دهشت» توسط «رابرت رودريگوئز» شد.

اگر به دنبال اين هستيد که فيلمي مطابق با اصول سينماي وحشت در دهه 2000 ميلادي تماشا کنيد، اين فيلم را دوست نخواهيد داشت. اما اگر به دنبال يک فيلم پر از زامبي معقول با تفسيرهاي اجتماعي و سياسي بسيار هستيد و دلتان مي خواهد «دنيس هاپر» را در يکي از متفاوت ترين نقش آفريني هاي زندگيش ببينيد، اين فيلم برايتان مناسب است.
7. ديوانگان؛ The Crazies
جاي خوشحالي دارد که عنوان اين فيلم فاقد عبارت «مردگان» است. فيلمي محصول 1973 که داستان آن درباره يک بيماري عجيب است که در شهري از شهرهاي ايالت پنسيلوانيا همه گير مي شود؛ فيلمي که هم ترسناک است و هم پرهيجان و پرتعليق.

از آن فيلم هاي خوب ژانر فاجعه که اين دفعه زامبي هايش آدم هاي زنده هستند که به مراتب از مردگان متحرک خطرناک تر جلوه مي کنند. «ديوانگان» در سال 2010 هم بازسازي شد. آن هم با بودجه بيشتر و بازيگران نامدارتر. بازسازي خوبي هم هست و جز ادوات و ابزار و اسلحه هاي فيلم، تقريبا چيز زيادي در خط داستاني آن تغيير نکرده.
اطلاعات فوري
جورج اي رومرو
حرفه: فيلمنامه نويس و کارگردان دليل شهرت: خلق موجوداتي به نام زامبي در دنياي سينما کي به دنيا آمد؟ 1940 کي از دنيا رفت؟ همين يک ماه قبل؛ آخرهاي تيرماه 96 اولين فيلم بلندش: شب مردگان زنده آخرين فيلمش: بقاي مرده در سال 2009 مهم ترين فيلم هايش: طلوع مردگان/ نمايش مورمور/ روز مردگان/ سرزمين مردگان/ ديوانگان/ مشت زن/ شواليه هاي سواره/ نيمه تاريک

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۸۳۸۳۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بهترین بازی‌های لیگ ایران آبکی از آب درآمد!

به مرور نیم صفحه نخست روزنامه های ورزشی امروز می پردازیم.

طرفداری | روزنامه های امروز موضوعات مختلفی را روی جلد بردند.

گیشه مطبوعات داخلی | 1403/02/۱3

 

از دست ندهید ????????????????????????

تونی کروس: پاس گلم جلوی بایرن خیلی خاص نبود شاهکار کارلتو؛ بازهم شکست‌ناپذیری مقابل بایرن بزرگترین بازیکنان ناکام تاریخ لیگ قهرمانان یحیی شکایت کند 5 میلیارد تومان جریمه می‌گیرد